سفارش تبلیغ
صبا ویژن

قبر تو مستور ماند

قبر تو مستور ماند

اى حرم خاص خداوندگار
دست خداوند، ترا پرده دار

اُمِّ اَب و، بضعه ى خیر الانام
مادر دو رهبر صلح و قیام

 


خوانده خدا، عصمت کبرى ترا
گفته نبى، اُمِّ ابیها ترا

چیست حیا؟ ریشه ى دامان تو
کیست ادب؟ بنده ى فرمان تو

وقت خوشت، وقت مناجات توست
شاد، پیمبر ز ملاقات توست

کس نبرد راه به سامان تو
جز پدر و همسر و یزدان تو

هم ز پى عرض ادب، گاه گاه
یافته جبریل در آن خانه، راه

مکتب تو، مکتب صدق و صفا
خانه ى تو، گلشن مهر و وفا

نیست عجب گر به چنین مکتبى
تربیت آموخته، چون زینبى

اى پدرت رحمةُ للعالمین
مرحمتى کن به منِ دلْ غمین

منکه ز احسان تو شرمنده ام
دست به دامان تو افکنده ام

قدر تو یا فاطم! نشناختند
بر حرم حرمت تو، تاختند

تا که صنم جاى صمد نصب شد
حق تو و همسر تو غصب شد

حاصل آن طرح که بس شوم بود
تو و محسن مظلوم بود قتل

شد سبب قتل تو بى اختلاف
ضرب در و، ضربت سخت غلاف

اى شده محروم ز ارث پدر
عالم و آدم ز غمت خونْ جگر

عصمت یزدانى و، معصومه یى
زوج تو مظلوم و، تو مظلومه یى

داغ غمت بر دل رنجور ماند
قدر تو و قبر تو، مستور ماند

فاطمه! اى آنکه خرد مات توست
چشم (مؤیّد) به کرامات توست

سید رضا مؤید




تاریخ : جمعه 90/2/16 | 8:53 صبح | نویسنده : علی خداوردی طاقانکی | نظر

  • paper | پرشین تم | خرید بک لینک